خوب زندگی کردن یا زیستن سعادت‌‎نگر

آنچه در ادامه می‌خوانید:

انسان معمار کاخ خوشبختی خویش است.

 

آیا می­توانیم چگونه زیستن را در دنیای معاصر یاد بگیریم؟ اگر چه فلسفه می­تواند به پرسش­ هایی مانند چه چیزهایی واقعی هستند پاسخ دهد. و البته چگونه بهترین زندگی ممکن را انجام دهیم؟ دغدغه بسیاری از فیلسوفان نیز است اما پیشنهادات فلسفی مرتبط با چگونه زیستن اندک و کم یاب هستند.

چرا عصر ما نظریه «زیستن یک هنر است» را از یاد برده است؟ امروزه بشر معتقد است که خواندن و نوشتن هنری است که باید آموخت، معماری، مهندسی یا کارگر ماهر شدن مستلزم مطالعه و تحصیل زیادی است؛ اما زیستن آن‎چنان ساده است که نیاز به هیچ گونه کوشش برای آموزش ندارد. تنها بدین دلیل که هرکس نوعی «زندگی می‌کند»، پس هرکس متخصص در زیستن است. نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است، بلکه زیستن نیز خود هنر است و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکل ترین و پیچیده ترین هنری است که انسان تجربه می‎کند. در واقع، فضیلت و سعادت یعنی احساس مسئولیت نسبت به هستی خویشتن و شر و بدبختی یعنی عدم مسئولیت نسبت به خود. هدف این مسئولیت پذیری، زندگی شایان تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنه هنر زیستن، انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر (فروم، ۱۳۸۵).

بی ‎تردید دستیابی به زندگی خوشبخت و سعادتمند و به تعبیر دیگر، «زیستن» در حالت کامل کارکردی، مهمترین آرمان هر انسانی در طول حیاتش است (فارابی،۱۴۱۳ق،). ارسطو چنین آرمانی را که همان سعادت است  «خودبسنده» می ­نامد و در توضیح بیان می­دارد: بسنده برای خویش در نظر ما آن­چیزی است که به تنهایی زندگی را مطبوع و بی­ نیاز از همه چیز می­سازد (ارسطو، ۱۳۷۸). در نظر افلاطون نیز وقتی که نفس آدمی در حالتی است که باید در آن باشد، در آن صورت انسان نیک­ بخت و سعادتمند است (کاپلستون، ۱۳۶۸،ج۱).

عواملى كه فراهم كننده خوشبختی و سعادت اند را مى توان درآميخته با شيوه نسبتاً ثابتى ديد كه فرد اهداف خود را از مسير آن دنبال مى‎كند. اين شيوه “زیست سعادتمندانه” نام دارد که فرصت‎هاى زندگى، بستر آن را فراهم مى‎كند و توسط تمايلات و رفتارهای فرد هدايت مى‎شود. مدیریت زیستن، بخشی از دانایی است که با تکیه به آن، اطمینان و آرامشی دست می‎یابد تا بتوان مسیر سعادتمندانه را پیمود. در واقع منظور از زیستن، بهره‌برداری از توانایی ها و ظرفیت‌های انسانی در جهت رشد است.

به راستی آن‎چه زندگی را غنی می‌کند چیست؟ چطور باید زندگی کنیم؟ اجزای تشکیل دهنده یک زیستن خوب چه هستند؟

پژوهش حاضر دربارۀ چگونه بودنِ زیست سعادتمند و ابعاد مهم آن است. زندگی، سرمایه ه ای ارزشمند، چرخه ‎‎ای مستقل و گنجی نهان است، که سعادتمندی و موفقیت در آن، وابسته به خوشی، خوبی و با ارزش بودن است. خوشی برای ما شادکامی و لذت زندگی را به ارمغان می آورد؛ خوبی ما را به سوی اخلاقی زیستن و نوع دوستی سوق می‎دهد و ارزشمندی، زندگی ما را هدفمند و معنادار می‎سازد (شریفی ­نیا، ۱۳۹۴).

 

یافته­ ها و بحث

 

با توجه به آموزه های اسلامی و دیدگاه حکیمان مسلمان، می توان چنین برداشت کرد که اولاً، انسان سعادتمند انسانی است که به کمال و خیر نهایی خویش دست یافته باشد. ثانیاً، انسان ابعاد و ساحت های متفاوتی دارد که هر کدام کمال و خیر مناسب خود را دارند. ثالثاً، سه نوع زندگی را می توان تصور نمود؛ زندگی معطوف به لذت های جسمانی، زندگی معطوف به تدبیر و اصلاح جامعه و زندگی معطوف به تفکر و اندیشه در حقایق هستی (کروت، ۱۳۹۴).  در نتیجه، هر کار و هر لحظه‎ای که تجربه می‎شود سه جزء دارد؛ یک جزء خوشی، یک جزء خوبی و یک جزء ارزشی و با معنا.  و لذا، کارها و لحظات تفاوتشان در میزان وجود هر کدام از خوشی، خوبی و ارزشمندی است. برخی رفتارها میزان خوشی و لذتشان بسیار بیشتر از خوبی و ارزشمندی است. برخی تجربه ها مقدار خوبی شان بیشتر از خوشی است و برخی نیز اندازه ارزشمندی شان از خوشی و خوبی بسیار بالاتر است. فقط یک سؤال وجود دارد که کدام تجربه و فعالیت‎ها به داشتن یک زندگی سعادتمند بیشتر کمک می‎کند؟ لذت بخش ها، خوب ها و یا ارزشمندها؟

جدول۱-مؤلفه­های زندگی سعادتمند(به نقل از: شریفی ­نیا، ۱۳۹۴)

ویژگی­­ها

 

مؤلفه

 

منشأ

 

اصل حاکم

 

رویکرد اصلی

 

حوزه فعالیت

 

نتیجه

خوشی خودگرایی لذت­ جویی شادی محور کیفیت زندگی کسب لذت
خوبی دگرخواهی وظیفه­ مداری اخلاق محور گستره زندگی خیرخواهی
ارزشمندی آرمان طلبی معنایابی ارزش محور معنای زندگی هدفمندی

بدین ترتیب، سعادت امری بسیط و تک­ مؤلفه­ ای نیست که فقط با خوشی و لذت حاصل شود، بلکه سعادت متشکل از مؤلفه­ های متعدد است که هر یک به استقلال، سازنده آن هستند. زندگی سعادتمندانه دارای سه رکن خوشی، خوبی و ارزشمندی است. یکی از ویژگی­ های مهم خوشی و لذت در کنار جنبه سطح و هیجانی بودنش، آنی و گذرا بودنش است. خوبی و نیکی بیشتر بر مبنای اندیشه و شناخت فرد تکیه دارد و حاصل ارزیابی فرد از زندگی اجتماعی­ اش می­ باشد. ارزشمندی نیز حاصل ارزیابی کلی ­تر نسبت به زندگی است که می­توان از آن به فلسفه زندگی تعبیر کرد (ر.ک. جدول۱). برای خوب زندگی کردن یا زیستن سعادت نگر، باید «چگونه زیستن» را آموخت و به ابعاد مهم زندگی پرداخت. اکنون باید بدانیم چه چیزهایی باعث خوشی و لذت ما می‎شوند؟ رعایت کدام رفتارها احساس خوب بودن را در ما برمی انگیزند؟ و کدام اهداف، ارزش ها و باورها می‌تواند زندگی ما را ارزشمند و معنادار سازد؟

 

فرهنگ فرهنگ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» مفهوم شناسی فرهنگی استقلال فرهنگی

مطالعه بیشتر »
تهاجم فرهنگی

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگی تهاجم

مطالعه بیشتر »
فرهنگ زندگی و تمدن اسلامی

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» فرهنگ زندگی و تمدن اسلامی

مطالعه بیشتر »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *