ارزش به چیست، و چه باید بکنیم تا در زندگی به چیزهایی برسیم که ارزشمندترین هستند؟ چه نوع زندگی برای انسان بهترین است؟ ارزشمندی در واقع فلسفه ای است که شخص آگاهانه برای زندگی خویش انتخاب کرده است و ناخودآگاه آن را در ذهن دارد. افلاطون فلسفه درست را چنین توصیف می کند: سعادت الهی سرمشق سعادت انسان است و برای دست یابی به سعادت باید همانند خدا شد.
همچنان¬که خدا هیچ گاه ظالم نیست، بلکه در بالاترین مرتبه عدالت است، شبیه ترین آدمیان به او کسی است که چون خود او پیرو عدل باشد (افلاطون، ۱۳۶۷). در دیدگاه اسلامی، سعادتمند حقیقی کسی است که با ایمانی سرشار از معرفت به خداوند، قیامت و نبوت، با عزمی راسخ در راه عبودیت و بندگی گام بردارد، و بدین طریق، هرچه بیشتر به خداوند تقرب یابد (مصباح، ۱۴۰۵ق).
عقل و علوم مختلف برآمده از آن، در تمایز خوشبختی واقعی از پنداري، نقش قابل توجهی دارد؛ چرا که موجب دوراندیشی و مصلحت اندیشی در شناسایی، جستجو و ارتقاي خوشبختی میشود. این دوراندیشی پاي ارزش ها را به میان می کشد (شفیعی، ۱۳۹۹).
اصولاً درک معنای زندگی و داشتن هدف و آرمان به شخص احساس بزرگی و ارزشمندی میدهد. این مؤلفه در حقیقت ناظر به معنای زندگی است. کسی که زندگی هدفمندی دارد و برای تحقق اهداف و آرمان هایش می کوشد، احساس مفید بودن میکند. در واقع، اصل ارزشمندی پاسخی به چرایی زندگی است (شریفی نیا، ۱۳۹۴).
چرا باید زندگی کنم؟ هدف من از زندگی چیست؟ زندگی من چه سودی دارد؟ چه چیزی به زندگی من بها میدهد؟ یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش ها خوبی و خوشی را توجیه می سازد. در غیر این صورت، ما احساس تمامیت و یکپارچگی نمیکنیم. زندگی بیارزش، زندگی بی معنایی است که در نهایت انسان را از خوشی و خوبی باز میدارد و همه چیز را پوچ و بیارزش می نمایاند. اما برای هدفمندی زندگی و معنادهی به آن، بایستی به معنویت توجه ویژه داشت چراکه «ارزشمندی» زندگی را تأمین می نماید.