تهاجم فرهنگی

آنچه در ادامه می‌خوانید:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

بمان ایران من
دکتر محمدرضا حاتمی
عضو هیئت علمی دانشگاه
«اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران»

تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی یکی از مهمترین خطراتی است که جامعۀ اسلامی ایران به طور خاص و جهان اسلام به طور عام را مورد تهدید قرار داده است. آیت‎الله خامنه‎ای معتقد است به‎دلیل بیداری امت مسلمان، تهاجم فرهنگی بسیار خطرناک‎تر از گذشته و با شیوه‎ای متفاوت علیه دیانت و معنویت پیکار می‎کند و به شکل خزنده و نرم اهداف فرهنگی خود را دنبال می‎کند (خسروپناه، ۱۳۹۲، ص۴۶۳).

آیت‌الله خامنه‎اي در باب تهاجم فرهنگي، از واژگان متعـدد و متنـوعي استفاده كرده است و از آن به‌عنوان هشدار مكـرّر بـه مـسئولان در بـاب تهـاجم فرهنگـى دشمن ياد می‌کند (بیانات: ۷/۴/۱۳۸۲).

تعبيـر شايع در سخنان ايشان عبارت «تهاجم فرهنگي» است؛ اما اهميت مسئله و مـشاهدة بحران واقعي و بي‎نظمي سبب شده است تا ايشان واقعيات را از منظرهاي گوناگون با ادبيات متنوع بيان كنند؛

در ذيل، بخشي از اصطلاحات و واژگـان بـه‎كـار گرفتـه شده ايشان تقديم می‌شود:

جنگ سرد، جنـگ نرم (بيانات: ۰۲/۰۶/۱۳۸۸)

جنگ فرهنگى (بيانات: ۲۲/۰۲/۱۳۷۷)،

تعرض فرهنگي (بیانات: ۱۰/۰۴/۱۳۷۰)،

محاصره فرهنگى (بيانات: ۲۶/۰۳/۱۳۷۸)،

هرج و مرج فرهنگـى (بيانات: ۱۵/۱۰/۱۳۷۵)،

ورود فرهنـگ اسـتعمارى (بيانـات: ۰۸/۰۳/۱۳۷۳)،

تحقيـر فرهنگـي (بيانات: ۱۵/۰۱ /۱۳۶۸)،

توطئه فرهنگى (بیانات: ۲۰/۱۱/۱۳۶۸)،

تهاجم، فرهنگ بيگانه (بيانـات: ۷/۱۱/۱۳۸۱)،

سم‎پراكنان فرهنگى (بیانات: ۲۹/۰۳/۱۳۸۵)،

نفـوذ فرهنگـي (بيانات: ۲۸/۰۳/۱۳۶۴)،

فرهنـگ‎زدايـي (بيانـات: ۰۱/۰۴/۱۳۸۴)،

فتنه فرهنگي (بیانات: ۲۸/۰۸/۱۳۶۵)،

امـواج فرهنگ (بيانـات: ۲۰/۱۰/۱۳۷۹)،

موج مسموم فرهنگ (بیانات: ۱۵/۹/۱۳۶۸ )،

ضايعات فرهنگي (بيانات: ۲۰/۰۹/۱۳۷۵)،

تلقين‎پذيري از فرهنگ بيگانه (بيانـات: ۰۴/۱۱/۱۳۷۸)،

شبيخون (بيانات: ۱۹/۰۴/۱۳۷۹)،

ناتوي فرهنگي (بيانات: ۱۸/۰۸/۱۳۸۵)،

لــشگرى از امكانــات فرهنگــى و رسانه‌ای (بیانات: ۱۸/۰۸/۱۳۸۵)،

مخـدر فروش‎هـاي فرهنگـى (بیانات: ۲۹/۰۳/۱۳۸۵)،

فرهنـگ خصمانه (بيانـات: ۲۹/۰۴/۱۳۷۳)،

فرهنـگ وارداتـى تحميلـي (بيانـات: ۲۸/۰۸/۱۳۶۲)،

حاكميت فرهنگ سلطه (بیانات: ۰۹/۰۵/۱۳۶۳)،

مـسخ‎شـدگان فرهنـگ (بیانات: ۱۰/۰۳/۱۳۶۹)،

تـسلط فرهنگـى (بيانـات: ۲۴/۰۸/۱۳۷۹)،

استحاله فرهنگي (بيانات: ۰۵/۰۵/۱۳۸۱)،

تحميل فرهنگي (بيانات: ۱۹/۰۴/۱۳۷۴)،

استهزاء فرهنگ (بيانات: ۰۴/۱۱/۱۳۶۸)،

حمله فرهنگـي (بيانـات: ۱۹/۱۰/۱۳۸۱)،

فشار فرهنگي (بيانات: ۰۳/۰۸/۱۳۶۸)،

زورگويي فرهنگي (بيانات: ۱/۱۲/۱۳۷۴)،

غارت فرهنگي (بيانات: ۲۲/۰۴/۱۳۷۱)،

قتل عام فرهنگي (بيانـات: ۲۲/۰۴/۱۳۷۱)،

آلـودگى فرهنگى (بيانات: ۱۹/۱۱/۱۳۷۹)،

انحـلال فرهنگـي (بيانات: ۲۸/۰۶/۱۳۸۳)،

ريشه‎كن كـردن فرهنـگ ملـى (بيانات: ۲۱/۰۵/۱۳۷۱)،

اقدامِ آرام و بی‎سروصـدا (بيانـات: ۲۱/۰۵/۱۳۷۱)،

جنگ رسانه‎ها (بیانات: ۱۱/۰۹/۱۳۸۳)،

هجوم انبوه افكار مختلف در راهروهـاي اطلاعـاتي جهـاني (بیانات: ۱۷/۰۸/۱۳۸۵)،

تـرويج بـی‎اعتنـايى بـه هويت‎هاى ملى و مبانىِ فرهنگى (بیانات: ۱۸/۰۸/۱۳۸۵)،

تلاش جبهه استكبار براي بـي‎محتـوا كـردن نظـام اسـلامي (بیانات: ۲۸/۱۱/۱۳۸۷) (مهاجر نیا،۱۳۸۸: ص ۱۲-۱۱).

رهنمودها
بزرگترین تهدید

«هيچ‌كس يك ملت و يا يك جماعت را براي اينكه دشمن خود را نديده است، خاكريزهاي دشمن را نديده است، اسلحه دشمن را نديده است، توطئه دشمن را نفهميده است، ستايش نخواهد كرد. خود دشمن به طور صريح مي‌گويد كه من دشمني مي‌كنم. خود دشمن مي‌گويد كه من براي ايجاد اختلال در ايران بودجه مي‌گذارم، براي تشنج افكار عمومي ايران راديو درست مي‌كنم، من مي‌خواهم مردم ايران دو دسته شوند، ولي ما مي‌گوييم، نيست» (بیانات: ۲۶/۰۹/۱۳۸۷).

«تهاجم فرهنگي يك واقعيتي است. صدها رسانه صوتي، تصويري، اينترنتي، مكتوب در دنيا دارند كار مي‌كنند با هدف ايران! نه اين¬كه دارند كار خودشان را مي‌كنند. يك‌وقت هست كه فرض كنيد راديوي فلان كشور يا تلويزيون فلان كشور يك كاري دارد براي خودش مي‌كند؛ اين نيست، اصلاً هدف اين¬جاست؛ با زبان فارسي [برنامه مي‌سازند]؛ آن را با وقت استفاده فارسي‌زبان يا عنصر ايراني تطبيق مي‌كنند؛ مسائل ما را رصد مي‌كنند و بر طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا براي رسانه خودشان تهيه مي‌كنند؛ يعني كاملاً واضح است كه هدف اين-جاست. خودشان هم مي‌گويند، انكار هم نمي‌كنند» (بيانات: ۱۹/۰۲/۱۳۹۲).
«عناصر فرهنگي جامعه- هركه هستند، هرچه هستند، چه وابستگان به دانشگاه‌ها، چه وابستگان به حوزه‌هاي علميه و چه ديگران- بايد بدانند كه امروز دشمن، بيشترين همت خود را روي تهاجم فرهنگي گذاشته است» (بیانات: ۱۲/۰۲/۱۳۶۹).

رهبر معظم انقلاب می‎فرماید: «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ برای این کشور است. نفوذ اقتصادی و امنیتی در مقابل نفوذ فکری، فرهنگی و سیاسی، اهمیت کمتری دارد. دشمن برای نفوذ فرهنگی سعی می‎کند باورهایی که جامعه را سر پا نگه داشته، دگرگون، مخدوش و در آنها رخنه ایجاد کند(بیانات: ۲۵ /۰۶/۱۳۹۴). «قضیه‌ی تهاجم فرهنگی، مهم‌تر از این حرف‌ها است که بخواهیم به این‌یک ذرّه، دو ذرّه‌ها اکتفا کنیم، یا بخواهیم به خاطر حرف این‌وآن، از آن منصرف شویم» (بیانات: ۲۷/۰۹/۱۳۷۳).
«در حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‎ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست. بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم به‌گونه‌ای است که تا به خود بیاییم، گرفتار شده‎ایم. مثل یک بمب شیمیایی نامحسوس و بدون سر و صدا عمل می‎کند. فرض کنید در محوطه‎ای یک بمب شیمیایی بیفتد که احدی نفهمد که این بمب در آنجا افتاد؛ ولی پس از هفت، هشت ساعت ببینند صورت‎ها و دست‎های همه تاول زده است» (بیانات: ۰۷/۰۹/۱۳۶۸).

دو شاخه مهم تهاجم

«این مسئله تهاجم فرهنگی که بنده بارها از آن اسم می‎آورم و حقیقتاً و قبلاً و روحاً نسبت به آن حساس هستم، دو شاخه اساسی و مهم دارد که برای شما قابل توجه است. یکی عبارت است از جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ بومی که این ادامه همان کاری است که در دوران پهلوی به صورت آزاد و نرخ شاه‌عباسی انجام می‎گرفته و در دوران اسلامی قطع شد. این¬ها دارند فشار می‎آورند که همان کار، باید انجام بگیرد، این یک شاخه. شاخه دوم عبارت است از حمله به جمهوری اسلامی و به ارزش‎های جمهوری اسلامی و ارزش‎های ملت ایران، از طریق فرهنگی با نوشتن، با تهیه فیلم‎ها یا نمایش-نامه‎ها یا تنظیم کتاب‎ها یا فصل¬نامه‎ها، این کار هم الان در کشور ما با هدایت بیگانه دارد انجام می‎گیرد… مسئله یک قشر خاص نیست، مسئله، مسئله ایران است، مسئله اسلام هست، مسئله عزیزترین اندوخته‎های یک ملت است، مگر شوخی است؟ دشمن می‎خواهد با این شوخی کند. دشمن می‎خواهد این را به بازی بگیرد. باید جبهه فرهنگی به وجود بیاید. سنگرهای فرهنگی باید به وجود بیاید. همه باید کار کنند و امروز، روز کار است، امروز، روزی است که همه- همه آنهایی که دارای استعدادند- می‎توانند در زمینه فرهنگی کار کنند. کار نکرده هم زیاد است که باید انجام بگیرد» (بیانات: ۰۸/۰۵/۱۳۷۲).

حمله و جنگ فرهنگی

«در حال حاضر، يك جبهه‌بندي عظيم فرهنگي كه با سياست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‌ها همراه است، مثل سيلي راه افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامي نيست. بسيج عمومي هم در آنجا هيچ تأثيري ندارد. آثارش هم به‌گونه‌اي است كه تا به خود بياييم، گرفتار شده‌ايم. مثل يك بمب شيميايي نامحسوس و بدون سر و صدا عمل مي‌كند… الآن در مدرسه‌ها و داخل خيابان‌ها و جبهه‌ها و حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌هاي ما، ناگهان نشانه‌هاي اين تهاجم تبليغي و فرهنگي را خواهيد ديد. يك كتاب چاپ مي‌شود، يك فيلم توليد مي‌شود و به داخل كشور [مي‌آيد]» (بيانات: ۰۷/۰۹/۱۳۶۸).

«امروز خوش¬بختانه جنگ نظامي نداريم؛ …امروز جنگ نرم مطرح است؛ نه امروز، سي سال است مطرح است. در جنگ نرم، آن چيزي كه بايد مورد توجه باشد، اين است: در جنگ نرم و جنگ رواني- كه جنگ رواني يكي از بخش‌هاي جنگ نرم است- هدف دشمن اين است كه محاسبات طرف مقابل را عوض كند. جنگ نرم مثل جنگ نظامي نيست. در جنگ نظامي هدف دشمن اين است كه مثلاً بيايد پايگاه طرف مقابل يا كشور مورد حمله را نابود كند و از بين ببرد، يا سرزمين را تصرف كند. در جنگ اقتصادي هدف اين است كه زيرساخت‌هاي اقتصادي را از بين ببرد. در جنگ نرم، هدف اين چيزها نيست؛ اين چيزها گاهي وسيله است براي آن هدف جنگ نرم. در جنگ نرم، هدف آن چيزي است كه در دل شماست، در ذهن شماست، در مغز شماست؛ يعني اراده شما. دشمن مي‌خواهد اراده شما را عوض كند» (بیانات: ۱۶/۰۵/۱۳۹۱).

«در مقابل پیمان ناتو که امریکایی‎ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه مقتدر نظامی بوجود آوردند… حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‎اند. این بسیار چیز خطرناکی است… مجموعه زنجیره‎ای به¬هم پیوسته از رسانه‎های گوناگون، اینترنت، ماهواره، تلویزیون¬ها و رادیوها، در جهت اهداف مشخصی حرکت می‎کنند تا سر رشته تحولات جوامع را بر عهده بگیرند» (بیانات: ۰۱/۰۸/۱۳۸۵).
«دشمن یک جنگ اقتصادی همه‌جانبه‌ای را علیه ما شروع کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی می‎کنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینه‌ساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانه‎ای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله، از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات، همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیّت، شدّت بیشتری پیدا کرده است» (بیانات: ۱۵/۰۶/۱۳۹۷).

«ما مواجهیم با یک حمله‌ی همه‌جانبه‌ی فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده، یعنی شما حالا که من دارم می‎گویم، قاعدتاً از من قبول می‌کنید لکن اطلاع ندارید از آنچه دارد اتفاق می‌افتد، بنده اطلاع دارم از آنچه دارد اتفاق می‌افتد، من دارم می‌بینم چه دارد اتفاق می‌افتد، لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همة ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده‌اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضایتی‌ها در داخل کشور، جذب جوان‌ها بخصوص جوان‌های فعال و اثرگذار در سطوح مختلف برای مقاصد خودشان، دارند کار می‌کنند» (بیانات: ۱۳/۰۷/۱۳۹۴). «اي كاش اين ملت هيچ دشمني نداشت و ما هم مجبور نبوديم با او مبارزه كنيم. اما اين ملت، دشمنان لجوج، عنود، خبيث، رذل، فريبگر، دروغ‌گو و خطرناكي دارد و بايد با آنها مبارزه كرد» (بیانات: ۰۴/۰۱/۱۳۷۵)
«دشمن از راه اشاعة فرهنگ غلط- فرهنگ فساد و فحشا- سعی می‎کند جوان‎های ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‎کند، یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی، یک غارت فرهنگی، و یک قتل عام فرهنگی است» (بیانات: ۲۲/ ۰۴/ ۱۳۷۱). «من دارم می‎بینم چه دارد اتّفاق می‌افتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همة ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده‌اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضایی‌ها در داخل کشور، جذب جوان‎ها به-خصوص جوان‎های فعّال و اثرگذار در سطوح مختلف برای مقاصد خودشان» (بیانات: ۱۳/ ۰۷/ ۱۳۹۴).
«همه این را امروز فهمیده‎اند و دانسته‎اند که مواجهه استکبار با نظام جمهوری اسلامی، دیگر از نوع مواجه دهه اول انقلاب نیست. در آن مواجهه، زورآزمایی کردند؛ شکست خوردند. مواجهه سخت بود؛ ایجاد جنگ بود، کودتا بود. در اول انقلاب کودتا راه انداختند. شکست خوردند؛ شورش‎های قومی راه انداختند، سرکوب شدند و شکست خوردند؛ جنگ تحمیلی را به راه انداختند که هشت سال به طول انجامید، شکست خوردند؛ پس به دنبال این راه‎ها نخواهند رفت، یعنی احتمالش ضعیف است. البته باید همیشه هوشیاری نسبت به همه جوانب باشد. اما این، اولویت استکبار در مواجهه با نظام اسلامی نیست. اولویت، آن چیزی است که امروز به آن می‎گویند جنگ نرم!» (بیانات: ۰۴/۰۹/۱۳۸۸). «لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینه‌ساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانه ای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله، از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات، همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیّت، شدّت بیشتری پیدا کرده است» (بیانات: ۱۵/۰۶/۱۳۹۷).

زمان شروع تهاجم فرهنگی

اين تهاجم فرهنگي، از چه وقت شروع شد؟ مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او، مقدمات آن، فراهم شده¬بود. كارهاي فراواني شده-بود: روشن‌فكران وابسته، در داخل كشور ما كاشته شده بودند. نمي‌دانم آيا جوانان نسل ما و نسل انقلابي، تاريخچه اين صد و پنجاه، دويست سال را درست خوانده‌اند يا نه؟ من همه دغدغه‌ام اين است كه جوان انقلابي امروز، نداند ما بعد از چه دوراني، امروز در ايران مشغول چنين حركت عظيمي هستيم. تاريخچه اين صد و پنجاه، دويست سال اخير – از دوران اواسط قاجار به اين طرف؛ از دوران جنگ‌هاي ايران و روس به اين طرف   را بخوانيد و ببينيد چه حوادثي بر اين كشور گذشته است.

يكي از اين حوادث، ايجاد جريان روشن‌فكري وابسته است. نمي‌شود بگوييم در ايران روشن‌فكر نداشتيم. هميشه و در همه عصرها و دوران‌ها، روشن‌فكراني بوده‌اند؛ مردماني كه جلوتر از زمان خود را مي‌ديدند و بر همين اساس مي‌انديشيدند و حركت مي‌كردند. اما غرب مسلط به فناوري و علم، روزي كه خواست در ايران، پايگاه تسلط خودش را مستحكم كند، از راه روشن‌فكري وارد شد. از ميرزا ملكم‌خان‌ها و امثال اينها، تا تقي‌زاده‌‌ها، اين روشن‌فكري دوران قاجار است كه بيمار متولد شد. روشن‌فكري ايران، متأسفانه بيمار و وابسته متولد شد. چند نفري هم كه آدم‌هاي سالم و خالصي بودند، گم شدند. بقيه، وابسته بودند. بعضي وابسته به روسيه آن روز- مثل ميرزا فتحعلي‌ آخوندزاده- يا وابسته به اروپا و غرب مثل ميرزا ملكم‌‌خان و امثال اينها بودند. اين كارها در داخل ايران شده بود؛ لكن بردي نداشت. كسي كه به نفع فرهنگ غربي- يعني در حقيقت، به نفع سلطه غرب بر ايران- و به نفع استعمار به وسيله انگليس، در آن روز بزرگ‌ترين قدم را برداشت، رضاخان بود. شما ببينيد اين كارها در وضع امروز چقدر رسواست، كه پادشاهي بيايد و يك¬باره لباس ملي يك كشور را عوض كند!» (بیانات: ۲۱/۰۵/۱۳۷۱).

اهداف جنگ فرهنگی

«نقشة دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است- البته شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دومی عبارت است از نفوذ. این، اساس نقشة دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف، اختلاف بین دولت‌ها و بعد اختلاف بین ملت‌ها، که خطرناک‌تر از اختلاف دولت‌ها، اختلاف ملت‌ها است، یعنی دل‌های ملت‌ها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیت بیافرینند، با نام‌های مختلف، حالا یک‌وقت مسألة پان‌ایرانیسم و پان‌عربیسم و پان‌ترکیسم و این حرف‌ها بود، یک روز هم مسألة سنی و شیعه و تکفیر و مانند این‌ها است، به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند. این یک قلم از کارهای این‌ها است که به‌شدت دارند روی این کار می‌کنند. به همین دلیل دشمن سعی در ایجاد اختلاف عقیدتی و فرقه‌ای در میان کشورهای منطقه خاورمیانه است و با استفاده از این نقشه نفوذ، کشورهای منطقه را دچار اختلاف و تجزیه داخل نماید و تمامیت ارضی کشورهای منطقه را به خطر بیندازید. راهبردی که جمهوری اسلامی ایران با به رسمیت شناختن تمامیت ارضی کشورهای عراق و سوریه با جدیت با آن مقابله می‌نماید: «در منطقه هم همین‌جور، در منطقه هم آن‌ها می‌خواهند نفوذ ایجاد کنند… ما تمامیت ارضی کشورهای منطقه برایمان بسیار مهم [است]، تمامیت ارضی عراق و تمامیت ارضی سوریه، برای ما کاملاً مهم [است]، آن‌ها دنبال تجزیه‌اند. بنده از قبل گفتم که آمریکایی‌هادنبال تجزیه‌ی عراق‌اند (بیانات: ۲۶/۰۵/۱۳۹۴).

«تهاجم فرهنگي، جنگ نابرابرانه و غافل  گير فرهنگ غرب در حذف ارزش¬هاي فرهنگي به خصوص ايدئولوژي اسلام و انقلاب اسلامي است و اساسي¬ترين هدف دشمن از تهاجم فرهنگي اسلام¬زدايي و ضربه زدن به انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي است که از اين طريق به غارت و چپاول¬گري خود ادامه دهد. یکی از تلاش‎های تهاجم فرهنگی این بوده¬است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندی متعصبانه به ایمان که همان عواملی است که یک تمدن را نگه می‎دارد، منصرف کنند. دشمنان در دسیسه¬هایشان منتظرند که دنیاطلبی و اشتغال به مال و زینت دنیا رایج شود و لذت پول، زندگی راحت و تجملاتی را زیر دندان عناصر انقلابی نشان دهند» (بیانات:۲۱/۰۵/۱۳۷۱).
«می‎خواهند اسلام را بزنند؛ این را همه باید بفهمیم. برای آنها شیعه و سنی فرق نمی‎کند. هر ملتی، هر جمعیتی، هر شخصیتی که تمسکش به اسلام بیشتر باشد، آنها از او احساس خطر می‎کنند؛ حق هم دارند. واقعاً اسلام برای اهداف و مقاصد سیطره‌جویانة استکبار خطر است؛ برای ملت‎های غیر مسلمان، نه؛ هیچ خطری نیست. آنها عکسِ این را تبلیغ می‎کنند. آنها با استفادة از هنر، با استفاده‌ی از تبلیغات، با استفاده‌ی از سیاست، با استفاده‌ی از رسانه‌ها این‌طور تبلیغ می‎کنند که اسلام علیه ملت‎های دیگر است! علیه ادیان دیگر است! آنها از همة امکانات هم استفاده می‎کنند؛ از هالیوود گرفته تا امکانات تبلیغاتی، تا اسلحه و نیروهای نظامی، برای اینکه عکسِ این را تبلیغ کنند و به دنیا نشان بدهند» (بیانات: ۱۷/۰۱/ ۱۳۸۶).
«در جنگ رواني و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته مي‌شود در دنيا، دشمن به سراغ سنگرهاي معنوي مي‌آيد كه آنها را منهدم كند؛ به سراغ ايمان‌ها، معرفت‌ها، عزم‌ها، پايه‌ها و اركان اساسي يك نظام و يك كشور، دشمن به سراغ اين¬ها مي‌آيد كه اين¬ها را منهدم بكند و نقاط قوت را در تبليغات خود به نقاط ضعف تبديل كند؛ فرصت‎هاي يك نظام را به تهديد تبديل كند» (بیانات: ۰۲/۰۷/۱۳۸۵).

«حرکت خزنده فرهنگی دشمن یک نقطه اصلی یعنی ایمان مردم را هدف قرار داده‎است. منشأ همه خیرات و برکات در ایران اسلامی از ایمان به آن حقیقت درخشان و مسلمی ناشی می‎شود که توانست ملت ایران را از ظلم و جور استبداد نجات دهد. اختراعات و ابتکارات گوناگون جوانان را در عرصه سازندگی موجب می‎شود و راه‎های سخت و دشوار را فراروی ملت ایران هموار کند. بنابراین امروز دشمن در حرکت ادامه‎دار فرهنگی خود به جنگ ایمان مردم آمده‎است» (بیانات: ۲۴/۰۶/۱۳۷۷). همچنین هدف از جنگ فرهنگی را «عوض نمودن ذهن» مسلمانان جهان به‌خصوص مردم ایران، نسبت به «اسلام» و «ناامید کردن آن‌ها در مبارزه» می‌داند (بیانات: ۱۵/۰۲/۱۳۷۲).
از آنجایی که دانش آموزان با صدمات دنیای تکنولوژی مدرن کمتر آشنا هستند، قطعا مدرنیته عوارض خود را بر آنها خواهد گذاشت. براین اساس، نونهالان و نوجوانان در صف اول حمله فرهنگی و نرم دشمنان قرار دارند و لذا پیش‌نیازهایی برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در مدارس نیاز است و مدرسه باید مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین خاکریز مقابله با این تهاجم باشد. «جوانان عزیز ما متوجه جریان فرهنگی‎ای که می‎خواهند راه بیندازند، باشند؛ یعنی تزریق لاابالی¬گری و اباحه-گری و کشاندن به هرزگی و بی¬اعتنایی به اخلاق منضبط دینی اسلامی. هم جوانان، هم مسئولان علمی، هم آموزش و پرورش و هم کسانی که به مسائل جوانان می‎پردازند باید مراقب این مورد باشند. امروزه مبارزه با امریکا این¬جاهاست. مبارزه با امریکا در میدان علم هم صدق می‎کند. آنجا هم از این که پیشرفت علمی داشته باشیم، ناراحت‎اند. از پیشرفت علمی ما ناراحت¬اند؛ از پیشرفت اقتصادی مردم ما ناراحت‎اند؛ از اینکه دولت بتواند خدمتی به مردم بکند و گره‎ای از مشکلات مردم باز شود، ناراحت‎اند» (بیانات: ۲۳/۸/۱۳۸۲).
«آمریکایی‌ها دلشان می‌خواهد جوان‌های ما آن شجاعت را نداشته¬باشند، آن امید را نداشته¬باشند، آن انگیزه را نداشته¬باشند، آن تحرّک را نداشته-باشند، آن توان جسمی را نداشته¬باشند، آن توان فکری را نداشته¬باشند، نسبت به دشمن خوش‌بین باشند، نسبت به فرماندهی خودی و عقبة خودی بدبین باشند. این نقشه‌ی پیچیده و گسترده چنان است که تبلیغات رادیویی و تلویزیونی و اینترنتی دشمن و همة کارهای گوناگونی که می‌کند، که مخاطبش جوان‌های ما باشند، این است؛ جوان ایرانی را می‌خواهد تبدیل کند به آن‌چنان عنصری؛ عنصری که نه ایمان درستی دارد، نه شجاعت آن‌چنانی دارد، نه انگیزه‌ای دارد، نه امیدی دارد» (بیانات: ۰۱/۰۲/۱۳۹۵).
«کار دشمن غبارپراكنى در فضاى سياسى كشور است. امروز قدرت ابرقدرتها بيش از آنچه كه در بمب هسته‏اى‏شان باشد، در ثروت‎هاى انباشتة در بانك‎هاشان باشد، در قدرت تبليغاتى آنهاست، در صداى بلند آنهاست كه به همه جا مي‎رسد. در كار تبليغات، شيوه‏هاى مدرن و بسيار پيشرفته‏اى را ياد گرفته‏اند و بلد شده‏اند؛ با اين شيوه‏هاى تبليغى، با جنجال، با فرستادن انبوه حرف‎هاى خلاف واقع، سعى مي‎كنند فضاى جوامع را دگرگون كنند و تأثير بگذارند؛ واقعیات را دگرگون جلوه دهند، حوادث گوناگون را دگرگون جلوه دهند. دشمن هرجا که در میدان واقعیت دچار مشکل می‎شود و کم می‌آورد، بر حجم تبلیغات می‌افزاید. امروز اگر کسی کارهای دشمن را در عرصة عظیم شیوه‌های تبلیغاتی ملاحظه کند؛ از وسائل اینترنتی گرفته تا وسائل صوتی و تصویری، تا بلندگوهائی که در جاهای مختلف دارند در داخل هم دارند می‌بیند یک قلم عمده این است که حوادث کشور را دگرگون جلوه دهند؛ وضع کشور را مأیوس‌کننده، ناامید کننده، رو به زوال، رو به انحطاط، رو به بن‌بست نشان دهند» (بیانات: ۱۴/۱۰/۱۳۸۹).
«یکی از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند، بددل کنند، اختلاف ایجاد کنند؛ یک بهانه‌ای پیدا کنند، با این بهانه بین مردم ایجاد اختلاف کنند. در دل‎های مردم نسبت به یکدیگر ایجاد تردید کنند، دل‎ها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند، مردم را در مقابل هم قرار بدهند؛ بعد در میانه، عناصر دست‌آموزِ مغرضِ معاند را به کارهای خلاف وادار کنند و مسئولین کشور نتوانند تشخیص بدهند کی بود، چی بود، چه شد» (بیانات: ۰۴/۰۹/ ۱۳۸۸). «در داخل کشور اختلافات قومی، مذهبی ،اختلافات جناحی، اختلافات صنفی را ترویج می‎کنند. در داخل، مزدوران ایادی‎ای هم دارند که مقاصد آنها را در این¬جا به شکل‎های گوناگون عمل می‎کنند. اینها شایعه پراکنی می‎کنند» (بیانات: ۰۱/۰۱/ ۱۳۸۶).

مراقبت از نفوذ

آیت‎الله خامنه‎ای نفوذ را به لحاظ موضوعی به اقسام گوناگونی (شامل نفوذ فرهنگی، نفوذ سیاسی، نفوذ اقتصادی و نفوذ امنیتی) تقسیم نموده و از میان آنها، از نفوذ فرهنگی و سیاسی به‌عنوان مهم‌ترین آنها یاد نمودند: «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ البتّه کم‌اهمیت‌ترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو کم‌اهمیت‌ترین [هم‌] نفوذ امنیتی باشد. و از همه مهم‌تر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است»(بیانات: ۲۵/۰۶/۱۳۹۴). همچنین، در مهم بودن نفوذ فرهنگی فرمودند: «تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ به‌خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنه‌ی فرهنگی باشند؛ رخنه‌های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حساس باشند، باید هشیار باشند» (بیانات: ۰۱/۰۱/۱۳۹۳).

با توجه به این سخنان، می‌توان نفوذ فرهنگی را به‌عنوان رخنه‌ی دشمن در عقاید و باورهای اساسی؛ ارزش‌ها، آداب و الگوهای رفتاری؛ و نمادها و مصنوعات یک جامعه با هدف سست و متزلزل نمودن آنها تعریف نمود.
ایشان، مراقبت از نفوذ را وظیفه همه می‎دانند ولی مسؤولین را بیشتر مورد خطاب قرار داده و می‎فرمایند: «[مگر] نفوذ شاخ‌ودم دارد که بعضی تا گفته می‎شود نفوذ، برآشفته می‎شوند که آقا، گفتید نفوذ، گفتید نفوذ؟ بله، باید مراقب بود. خب، پس دشمن در فکر نفوذ است، چه کسی باید مراقبت بکند؟ هم مردم باید آگاهانه مراقبت بکنند، هم مسئولان، سیاسیّون، شخصیّت‌های سیاسی، آنها بیشتر لازم است مراقب باشند. مراقبت کنند آنچه می‎دانند خواست دشمن است انجام نگیرد. وقتی می‌بینید که دشمن یک حرفی می¬زند برای ایجاد دودستگی [مثلاً] از شما تعریف می‎کند، این می‎خواهد ایجاد تردید بکند، خب دشمن که دوست شما نیست، وقتی شما می‌بینید که دشمن یک چنین ترفندی را دارد به کار می‎برد، بلافاصله و بی‌درنگ ابراز بیزاری کنید، بگویید نخواستیم. شما که می‎گویید دشمن با این کار قصد تفرقه‌افکنی دارد، خب نگذارید ذهن مردم مردّد شود. این چیزها را باید توجّه داشت» (بیانات: ۰۵/۱۲/۱۳۹۴).

 

اما از آن‎جا که این مردم هستند که شعارها را می‌سازند، هدف‌ها را معین می‌کنند، دشمن را شناسایی، معرفی و تعقیب می‌کنند، آیندة مطلوب را، اگرچه به اجمال، ترسیم می‌کنند، در نتیجه مورد هجمۀ بالای نفوذ قرار می‎گیرند. «دشمن در نفوذ فرهنگی می‌کوشد در باورهایی که یک جامعه را سرپا نگه می‌دارد، رخنه نموده و در آن خدشه و اختلال ایجاد نماید» (بیانات: ۲۵/۰۶/۱۳۹۴).

«باورهای مردم باید عوض بشود؛ باور به اسلام، باور به انقلاب، باور به اسلام سیاسی، باور به اینکه اسلام غیر از کارهای شخصی وظایف عمومی هم دارد، حکومت هم دارد، جامعه‌سازی هم دارد، تمدن‌سازی هم دارد؛ باور به نفی اینها [جایگزین شود]. اینها باید از ذهن مردم زدوده بشود، عکسش در ذهن مردم جا بگیرد. [میخواهند] باور به استقلال را عوض کنند. بعضی‌ها البتّه ناشیگری می‌کنند؛ می‌بینیم گاهی اوقات در بعضی از مطبوعات، صریحاً استقلال کشور را یک امر قدیمی و کهنه‌شده می‌دانند و می‌گویند امروز دیگر استقلال کشورها مطرح نیست. یعنی چه؟ یعنی در نقشة جغرافیای جهانی یک قدرتی وجود دارد، آن قدرت تصمیم می‌گیرد و همه عمل می‌کنند- مثل حرارت مرکزی- یک جایی یک چیزی تولید می‌کند، بقیه مصرف می‌کنند. این را دارند ترویج می‌کنند؛ نفوذ یعنی این» (بیانات: ۲۰/۱۲/۱۳۹۴).

مقاومت در مقابل حمله فرهنگی

«مقاومت، تنها با استحکام بخشیدن به بنیان¬ها صورت می‏گیرد. هر سیل بنیان‏کنی وقتی به یک صخره استوار برسد، نمی‏تواند در آن اثر بگذارد. ما باید خود را استوار و مستحکم کنیم و بنیان¬های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خود را استحکام ببخشیم. هر کاری که در جهت استحکام بخشیدن باشد، مقدّس و خوب و مورد اجر و ثواب الهی است. هر چیزی که در جهت متزلزل کردن این پایه‏ها و بنیان¬ها باشد، بد است، این دیگر ربطی به جناح و حزب و گروه و تشکیلات ندارد. به نظر من معیار و ملاک، این است. مقاومت وقتی گفته می‎شود، فوراً ذهن می‎رود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال این¬ها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاک‌ریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه‌چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزة دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است، نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده، روش‎ها را هم که شما می‌بینید: این شیوه‌های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها، [یعنی‌] انگیزه‌ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هستة اصلی ایجاد نظام اسلامی شد، یعنی ایمان دینی، آماج این است» (بیانات:۳۱/۰۵/۱۳۹۵).
ایشان، صبر و تقوا را به عنوان شاخص‎های اصلی مبارزه با دشمن و عوامل پیروزی معرفی می‎کنند: «صبر و تقوا موجب می‎شود دشمنان عنود در برابر شما هیچ غلطی نتوانند بکنند. صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن، انقلاب ریشه-دار و آینده¬دار است به شرط صبر و تقوا اگر این-ها را شما جوانان و مسئولان و آحاد مردم به کار ببندید، دشمن هیچ آزاری نمی‎تواند به شما برساند» (خامنه ای،۰۹/۰۴/ ۱۳۹۷).
اگر در مدیریت و برنامه‌سازی رسانه‌ای، دین، اخلاق و فضیلت حاکم باشد، یقیناً رسانه‌ها وضع بهتری خواهندداشت و وضع بشریت ازآنچه امروز هست، بهتر خواهدشد. «من توصیه می‌کنم در این‌طور گردهمایی‌ها لااقل به همان اندازه‌ای که در زمینه‌های فنی و کاری تبادل‌نظر می‌شود، در زمینه‌ی آرمان‌های انسانی و چگونگی به¬ کارگرفتن این فضیلت‌ها و آرمان‌ها مذاکره و فکر بشود؛ برای این-که معنویت و اخلاق وارد جریان رسانه‌ای دنیا بشود و این پیشرفت و حرکت علمی بسیار باارزشی که در دنیا انجام گرفته و رسانه‌ها را این‌طور ارتقاء بخشیده، در خدمت بشریت قرار بگیرد» (بیانات:۲۶/۰۲/۱۳۸۵).

ابزار جنگ فرهنگی

«جنگ نرم؛ يعني جنگ به وسيله ابزارهاي فرهنگي، به وسيله نفوذ، به وسيله دروغ، به وسيله شايعه‌پراكني؛ با ابزارهاي پيشرفته‌اي كه امروز وجود دارد، ابزارهاي ارتباطي‌اي كه ده سال قبل و پانزده سال قبل و سي سال قبل نبود، امروز گسترش پيدا كرده. جنگ نرم يعني ايجاد ترديد در دل‌ها و ذهن‌هاي مردم. يكي از ابزارها در جنگ نرم اين است كه مردم را در يك جامعه نسبت به يكديگر بدبين كنند، بددل كنند، اختلاف ايجاد كنند؛ يك بهانه‌اي پيدا كنند، با اين بهانه بين مردم ايجاد اختلاف كنند» (بیانات: ۰۴/۰۹/۱۳۸۸).

«امروز مؤثرترین سلاح بین¬المللی علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه‎ای است. امروز این قوی‎ترین سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناک‎تر است» (بیانات: ۰۲/۰۷/ ۱۳۸۸).
جنگ رسانه‎ای یکی از برجسته‎ترین جنبه‎های جنگ نرم و جنگ‎های جدید بین¬المللی است. جنگ رسانه‎ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها به صورت غیررسمی ادامه داشته و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه‎ها، بهره‎گیری می‎کند (ضیایی پرور، ۱۳۸۸، ص۱۱).

«استکبار برای اینکه باورها را برگرداند، ایمان‎ها را عوض کند، امیدها را کور کند و آینده و افق را تیره و تاریک و مبهم جلوه دهند. ابزار کار آنها هم رسانه است. رسانه‎ها در دنیا خیلی قدرت دارند و به نفع صاحبان خود، کارهای خیلی بزرگی را انجام می‎دهند. بدانید و می‎دانید که مهم‎ترین رسانه‎های دنیا متعلق به سرمایه¬داران است، یعنی همان پایه‎های اصلی استکبار جهانی، در خبرهایی که در دنیا پخش می‎کنند، همه چیز بر طبق منافع و مصالح آنها تنظیم می‎شود» (بیانات: ۱۳/۰۸/۱۳۸۱).
«با ناامید شدن نظام سلطه از رویکردی سخت همچون جنگ و طرح‌ریزی کودتاها، دشمن کوشید تا با بهره بردن از ابزارهای جنگ نرم، هدف خویش را دنبال نماید. بدین منظور، اقدامات گوناگونی از جمله «نفوذ» در سطوح مختلف را به مورد اجرا گذاشتند. من از روی اطلاع دارم عرض می‌کنم که برنامه‌ی نفوذ در کشور یک برنامه جدی استکبار است، برنامه‌ی جدی آمریکایی‌ها است؛ دارند دنبال می‌کنند که نفوذ کنند» (بیانات: ۲۰/۱۲/۱۳۹۴).

«نفوذ در ابعاد مختلف آن اعم از نفوذ فرهنگی، نفوذ سیاسی، نفوذ اجتماعی، نفوذ اقتصادی، نفوذ امنیتی، می‌تواند مشکلاتی را برای انقلاب اسلامی ایجاد نماید. برای برخورد با نفوذ، شناخت عوامل و راه‎های نفوذ امری لازم است. در شیوه نفوذ فردی، عناصر نفوذی با زدن ماسک رفتاری یا گفتاری و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول ورود می‎کنند. هدف مهم¬تر از جمع¬آوری اطلاعات و جاسوسی که در نفوذ موردی تعقیب می‎شود تصمیم سازی است» (بیانات: ۰۴/۰۹ / ۱۳۹۴).
ایشان با تفصیل بین نفوذ جریانی و نفوذ فردی، «نفوذ جریانی» را از «نفوذ فردی» و موردی خطرناک‎تر می‎دانند: «امروز نفوذِ جریانی از نفوذ فردی خطرناکتر است. اگر عنصر نفوذی به شکلی وارد مجلس و خبرگان و دیگر ارکان شود، مثل موریانه از داخل پایه‎ها را می‎جود» (بیانات: ۰۴/۰۹/۱۳۹۴).

«نفوذ جریانی یعنی شبکه¬سازی در داخل ملت به¬وسیله پول و جاذبه‎های جنسی با هدف تغییر باورها، آرمان‎ها، نگاه‎ها و سبک زندگی؛ آماج نفوذ جریانی، نخبگان، افراد مؤثر، تصمیم-سازان و تصمیم گیران هستند… در نفوذ جریانی، مجموعه‎ای از افراد با هدفی دروغین، با روش‎های متفاوت با هم مرتبط می‎شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود. این زمینه¬ساز تغییر باورها و ارزش‎هاست. به این ترتیب، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می‎کنند. مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان، هدف‎های مشخص پروژه نفوذ هستند» (بیانات: ۰۴/۰۹/۱۳۹۴).
تصور «شَبح جنگ» و «بُن بست اقتصادی» زمینه‌ی دیگری از نفوذ، تهاجم فرهنگی و سلطة استکبار جهانی است تا زمینه را برای عقب‌ماندگی و سرنگونی انقلاب بازنماید و آیت‌الله خامنه‌ای در مورد شبح جنگ و سناریوی بن‌بست اقتصادی کشور بیان داشتند: «در مسائل اقتصادی بن‌بستی وجود ندارد و تا من زنده هستم، هرگز اجازه ذلت و زانو زدن در مقابل استکبار جهانی را نخواهم¬داد و کسانی که این تفکر را ترویج نمایند بزرگ‌ترین خیانت را به مردم ایران کرده¬اند» (بیانات: ۱۲/۰۷/۱۳۹۷).
«بهترین راه شکستن ایمان، آلوده¬شدن به شهوات است. نزدیک¬ترین راه شیطان، آلوده شدن به شهوات است؛ در درجه اول شهوات جنسی، که نسبت به همه انسان‎ها عمومیت دارد، بعد انواع و اقسام شهوات دیگر، شهوت قدرت، شهوت ثروت، شهوت مال، شهوت نام. شهوات جنسی، رایج¬ترین و شایع¬ترین آنهاست؛ این¬ها را دارند ترویج می‎کنند و این کار دارد با سازماندهی انجام می‎گیرد. آن¬وقت در سایه این کار، باورها را عوض می‎کنند. شما می‎بینید یک آدم متدین حزب¬اللهی مؤمن در برهه‎ای از زمان که یک فاصله چند ساله‎ای می‎گذرد، تبدیل شده به یک آدم پلید، آلوده و حتی خبیث. نمی‎فهمید چه اتفاقی افتاده… این[ آلوده شدن به شهوات] تدریجاً جای خودش را باز می‎کند، مثل دندانی که کرم خوردگی پیدا می‎کند، ظاهرش یک لکه سیاه است، اما وقتی که دندان ساز آن را باز می‎کند، می‎بیند آنجا دخمه‎ای از فساد و پوسیدگی در داخل دندان انسان درست شده؛ یک¬باره فرو می‎ریزد (بیانات: ۰۲/۰۲/۱۳۸۶).
واقعیت این است که در شبکه‎های اجتماعی پرطرفدار، اتفاقات خطرناکی به وقوع می‎پیوندد و دو محور اصلی جامعه، یعنی اخلاق و اعتقادات، هدف قرار گرفته‎اند. منفعل کردن نفس لوامه یا وجدان از دیگر کارکردهای این شبکه‎هاست، امروزه کاربران بدون شرمندگی در برابر خدا و وجدان خود، گناه مفرح خود را در حریم شخصی سایر افراد به اشتراک می‎گذارند. امروزه نیز بیشترین پیشنهادها برای دیدن ویدئوهای غیراخلاقی، غیردینی و سیاسی در این فضا فراهم می‎باشد (امانلو و شادمانی، ۱۳۹۳، ص۱۶۴).

مقابله با حمله فرهنگی

«لازمۀ مقابله و خنثی نمودن تهاجم فرهنگی شناخت صحیح و دقیق آن و سپس شناخت راه‏های مقابله با آن است. وقتی که مسأله تهاجم فرهنگی مطرح می‏‏شود نباید تفسیر محدود و مضیق نمود و فقط ارگان¬های فرهنگی را مسئول اقدام دانست بلکه باید در تمام موارد دست به اقدام زد. از بخش نظامی و سیاسی و اقتصادی گرفته تا بخش صنعتی و فرهنگی و… همه و همه مسئول و دخیل در کارند. نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل می‎شود پاسخ داد، کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را نمی‎شود جواب داد، زمانی که تفنگ دشمن، قلم است، این را می‎گوییم تا مسئولین فرهنگی، کارگزاران امور فرهنگی در هر سطحی… احساس کنید که امروز سرباز این قضیه شمایید و بدانید که چگونه خواهیدکرد و چه کاری انجام خواهیدداد» (بیانات: ۰۱/۰۱/۱۳۹۳).

«شما فرمانده‎ای هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسایی کنید؛ هدف‎های دشمن را کشف کنید؛ احیاناً به قرارگاه‎های دشمن، آنچنانی که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحی کلان کنید و در این طراحی کلان حرکت کنید» (بیانات: ۰۸/ ۰۶/۱۳۸۸).

«این که چه کار باید بکنید، چه¬جوری باید عمل کنید، چه¬جوری باید تبیین کنید، این¬ها چیزهایی نیست که من بیایم فهرست کنم؛ بگویم آقا این عمل را انجام بدهید؛ این عمل را انجام ندهید. این¬ها کارهایی است که خود شماها باید در مجامع اصلی‎تان، فکری¬تان، در اتاق‎های فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید» (بیانات: ۰۴/ ۰۶/ ۱۳۸۸). «و فرماندهان این جبهه باید با شناخت مسائل کلان شناسایی دشمن و کشف اهداف او، طراحی کلان انجام دهند و بر اساس این طراحی حرکت کنند» (بیانات: ۰۸/ ۰۶/۱۳۸۸).
«عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست در جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جنگ نرم، یکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نگاه خوش¬بینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوش¬بینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوش¬بینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید مرکز خوش-بینی مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد. اگر نگاه نومیدانه و بدبینانه شد، به دنبالش بی-عملی، به دنبالش بی¬تحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن می‎خواهد» (بیانات: ۰۴/۰۶/۱۳۸۸).
«اگر يك ملت را از تاريخش، از گذشته‏اش، از فرهنگش، از شخصيتش، از مفاخر علمى و دينى و سياسى و فرهنگى‏اش جدا كردند، از يادش بردند؛ زبانش را ازش گرفتند، الفبايش را ازش گرفتند، كتابش را ازش گرفتند، سابقة فرهنگيش را از او گرفتند، اين ملت آماده خواهدشد كه هر چه بر سر او مى‏خواهند، بياورند؛ اين ملت ديگر جان پيدا نمى‏كند؛ مگر شخصيت‎هاى برجسته‌ای در آن ظهور كنند» (بیانات: ۲۴/۰۸/۱۳۷۹).
«در مقابل هجمه‎ای که امروز وجود دارد، نمی‌شود بیکار نشست و نظارت را از دست داد؛‌ بایستی با دقت، مراقب رفتار و حرکت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامه‌ریزی کرد؛ این یکی از مهم¬ترین وظایف حکومت است و حق بزرگی است که مردم بر گردن حکومت دارند؛ حق رشد فضلیت‎ها و پیشرفت در زمینة معنویات؛ این حق را باید حکومت ایفا کند. این مطلب مهمی است که باید برایش برنامه‌ریزی و فکر شود و راه‎های اثرگذاری بر روی فرهنگ عمومی مردم و رشد فضایل شناخته شود» (بیانات: ۲۳/۱۰/۱۳۸۲).
«راه مقابله با تهاجم فرهنگی جبهة استکبار، گسترش و تعمیق رسالت‎های فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصه‎های اخلاقی، رفتارهای فردی و اجتماعی، عقاید و باورهای دینی و مسایل سیاسی است. مردم را هدایت کنید، ذهن مردم را روشن کنید، مردم را به فراگرفتن دین تشویق کنید؛ دین صحیح و پیراسته را به آنها تعلیم دهید. آنها را با مسائل اساسی جهان اسلام و با مسائل اساسی کشور آشنا کنید. این می‎شود آن مشعل فروزانی که هر یک از شما عزیزان این مشعل را در هرجا روشن کنید، دل‎ها روشن خواهدشد، آگاهی به وجود خواهدآمد، حرکت به وجود خواهدآمد، ایمان عمیق خواهدشد. موثرترین حربه علیه این تهاجم فرهنگی و شبیخون نامردانه دشمن همین است؛ از این به شدت نگرانم» (بیانات: ۳۰/۰۲/۱۳۷۸).
«باید دستگاه‎های فرهنگی کشور– چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیر مجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما– روشن کنند که در مقابل تهاجم گستردة فرهنگی دشمنان چه تدابیری را برای اعتلا و بارور کردن فرهنگ اسلامی و انقلابی و عمومیت بخشیدن به نقاط برجستة آن به کار بسته‎اند» (بیانات: ۰۲/۰۱/۱۳۸۳).
رهبر انقلاب معتقدند که: «این ملت، برای این که حیثیتش و کیان حقیقی و انسانی و اسلامی و انقلابی و فرهنگ ملی‎¬اش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگی در مقابل تهاجم دشمن وتهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این کار را خودی‎ها می‎توانند بکنند. مطلب این است که حالا ما برای این جنگ فرهنگی چه کار باید کنیم؟ عادت بر این جاری است که اگر یک مشکل فرهنگی در کشور دیده یا شنیده بشود که چنین مشکلی هم وجود دارد همه‏ی روها را به طرف دولت برگردانیم و بگوییم که دولت! شما چرا تلاش و فعالیت نمی‏کنی؟» (بیانات: ۲۵/۰۶/۱۳۷۰).
«مسؤولان کشور این خودآگاهی را لازم دارند تا بدانند دشمن از کجا حمله می‌کند. اگر فهمیدند، بیدار خواهند بود. آن‌گاه شجاعت و تقوا و پاک‌دامنی آن‌ها به کار این ملت خواهدآمد» (بیانات: ۱۹/۱۰/۱۳۸۰).

«در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین كار، انفعال است؛ زشت‌ترین كار، انفعال است؛ خسارت‌بارترین كار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بكند (بیانات: ۱۹/۰۹/۱۳۹۲). یعنی از لحاظ فرهنگی، فرهنگِ کشور اثرگذار باشد و اثرپذیر نباشد و تهاجم فرهنگی به شکل صحیحی دفع شود» (بیانات: ‌۲۸/۰۲/۱۳۸۰).
«هر یک ‌نفری که بتواند با رایانه کار بکند یک رسانه است. می‌نشینند پخش می‌کنند شبهات را، حرف‌ها را، جوان‌های مؤمن را، جوان‌های سالم را گمراه می‌کنند. این‌ها را باید شناخت. چه کسی بایستی بیاید وسط میدان و سینه سپر کند و مانع بشود از گمراهی جوانان؟ چه کسی باید مانع بشود از اقدام دشمن برای انحراف ذهن جوانان؟ به عهده‌ی چه کسی است این کار؟ جامعه‌ی علمی و مذهبی، یعنی روحانیت، اولین وظیفه‌اش این است؛ مهم‌ترین وظیفه‌اش این است» (بیانات: ۱۶ /۰۶/۱۳۹۵).
«آن كساني كه ملت ايران را و مليت ايراني را و خلقيات ايراني را تحقير مي‌‌كنند؛ آن كساني كه مباني اسلامي را در ذهن‌ها متزلزل مي‌كنند، آن كساني كه شعارهاي اصلي انقلاب را مورد تعرض جدي قرار مي‌دهند، آن كساني كه نهاد خانواده را بي‌ارزش جلوه مي‌دهند و ازدواج را بي‌معني وانمود مي‌كنند؛ اين¬ها امروز در جامعه ما هست. نمي‌شود در مقابل اينها بي‌تفاوت ماند. كساني اباحه‌گري را ترويج مي‌كنند. دستگاه‌ها بايد احساس وظيفه كنند» (بیانات: ۰۱/۰۱/۱۳۹۳). «فریضه امربه‌معروف و نهی از منکر در میدان تهاجم فرهنگی ضمن صیانت از فضیلت‌ها باعث بی‌ثمر شدن تحرکات دشمن در این عرصه می‌شود. تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و فحشا یکی از اصلی‌ترین راهبردهای دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی است» (بیانات: ۰۵/۱۰/۱۳۷۴).

رزمندگان جنگ نرم

«حالا در جنگ نرم، چه کسانی باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکری‌اند. یعنی شما افسران جوانِ جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مقابله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی با جنگ نرمید» (بیانات: ۰۴/۰۶/۱۳۸۸). «اساتید دانشگاه‎ها فرماندهان جبهه نرم هستند» (بیانات: ۰۸/۰۶/ ۱۳۸۸).

«شما فرمانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائی بکنید؛ هدفهای دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دشمن، آنچنانی که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحی کلان بکنید و در این طراحی کلان، حرکت کنید. در رتبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، فرماندهانِ بالا این نقش‎ها را ایفا می‎کنند» (بیانات: ۰۸/۰۶/۱۳۸۸).

«نقش اساتید، در توسعه فرهنگ دانشگاه نقش بسیار برجسته‌ای است؛ و این همان فرماندهی جنگ نرم است که من مکرر مطرح کردم و گفتم اساتید فرماندهان جنگ نرمند» (بیانات: ۲۲/۰۵/۱۳۹۱).
«و تنها راه مقابله با این رویارویی پنهان و پیچیده، تربیت جوانانی متدین، انقلابی، پاکدامن، مصمم، هوشیار، پرانگیزه، امیدوار، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار به‌عنوان افسران جنگ نرم است» (بیانات: ۰۱/۰۲/۱۳۹۵۱).

و در توجیه استفاده از واژه افسر برای دانشجویان می‎گوید: «نگفتیم سربازان؛ چون سرباز، فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچ¬گونه از خودش تصمیم¬گیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده می‎گوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‎ها و یگان‎های بزرگ؛ چون آنها طراحی‎های کلان را می‎کنند. افسر جوان، تو صحنه است؛ هم به دستور عمل می‎کند، هم صحنه را درست می‎بیند؛ با جسم خود و جان خود، صحنه را می‎آزماید؛ لذا این¬ها افسران جوانند؛ دانشجو، نقشش این است» (بیانات: ۰۸/۰۶/ ۱۳۸۸).
افسران جنگ نرم را می‎توان در دو هویت و شاکله تصور کرد. «در یک تصویر، یک انسان مصمّم، هوشیار، پُرانگیزه، امیدوار، پُرکار، دارای اندیشه، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار و رشید، بافکر، باایمان، باامید است. و در شاکله‌ی دیگری و با یک هویّت دیگر آدمی است ناامید؛ یا تسلیم‌پذیر، حال معارضه کردن و ایستادگی کردن ندارد؛ یا آدمی است فریب‌خور؛ به لبخند دشمن اعتماد می‎کند، به فریب دشمن اعتماد می¬کند یا اصلاً فریب دشمن را نمی‎فهمد و تشخیص نمی‎دهد. یا یک آدمی است اصلاً بی‌حال؛ دلش می‎خواهد بگیرد استراحت کند و بخوابد. یا معتاد است؛ یا معتاد به موادّ مخدّر، یا معتاد به شهوت‌رانی، یا معتاد به بعضی از این بازی‌های کامپیوتری که اخیراً باب شده -شنیده‌ام بعضی‌ها به این اعتیاد پیدا می‎کنند- و بی‌فکر و بی‌اعتنا به سرنوشت خود و دیگرانی که به او چشم دوخته‌اند. یا سرگرم غرایز [است‌]؛ مثلاً همین آقای افسر، در سنگر به فکر اشباع غرایز مادّی خود و غرایز حیوانی خودش باشد؛ سرگرم عیش‌ونوش» (بیانات: ۰۱/۰۲/۱۳۹۵).

«در جنگ فرهنگی هم  مثل جنگ نظامی- اگر ندانید که دشمن کار می‎کند، یا از آنکه می‎داند، فرمان نبرید، از فرماندهی فرهنگی دستور نگیرید یا او از نیروی شما استفاده نکند و مانور و سازماندهی را درست انجام ندهد، پشت سرش شکست است» (بیانات: ۱۲/۰۲/ ۱۳۶۹).

معرفی محور بدخواهی

«بگردید دشمن اصلی را بیابید و به مردم معرفی کنید. سعی می‎شود دشمن‌تراشی شود. بنده شنیدم که بعضی از افراد جناح¬های مختلف گفته¬بودند که امروز دشمن اصلی ما، جناح مقابل ماست! خطای بزرگی در جامعه است که در مجموعه‌ای که همه معتقد به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی‎اند. لذاست که بایستی روی دشمن اصلی متمرکز شد و او را معرفی کرد و مردم را به ستیزه با او تشویق نمود» (بیانات:۱۵/۱۱/۱۳۸۱).

«حالا بعضی‎ها حساسند روی کلمة دشمن که چرا شما می‎گویید دشمن؛ چرا هی تکرار می‎کنید. نمی‎فهمند که دشمن دارد با آنها چه کار می‎کند. این همه ما می‎گوییم و نمی‎شود. اگر نمی‎گفتیم چه می‎شد! شما ببینید از اول تا آخر قرآن خدای متعال چقدر اسم شیطان و شیطان صفت‎ها و ابلیس را آورده؛ چقدر اسم فرعون و نمرود و قارون و دشمنان پیغمبر در زمان بعثت آمده و چقدر اینها در قران تکرار شده است. می‎شد یک¬بار خدای متعال بگوید برای اطلاع کافی بود. این برای این است که هیچ¬وقت نباید از کید دشمن غافل بود» (بیانات: ۱۳/۱۱/۱۳۸۸).
«اوّلاً دشمن کیست؟ دشمن، امروز مشخّصاً عبارت است از آمریکا، انگلیس، زرسالاران بین‌المللی، صهیونیست‌ها و دنباله‌هایشان؛ حالا دنباله‌هایشان خیلی اهمیتی ندارند، ارزشی ندارند که آدم اسم از آن¬ها بیاورد؛ اصلی‌ها این¬ها هستند» (بیانات:۱۹/۱۰/۱۳۹۵).
رهبر انقلاب از افراد ساده‎لوحی که فریب دشمن خارجی را می‎خورند به عنوان غیرهای داخلی یاد می‎کنند: «دشمن گاهی با ده واسطه یک فرد ساده لوح و بیچاره‎ای را تحریک می‎کند که حرفی را بزند و یا موضع‎گیری غلط و ناشیانه‎ای را انجام دهد و ممکن است چنین فردی، حتی خودش هم نداند که عامل دشمن است. بنابراین باید هوشیار بود و من امیدوارم که ملت ایران در شناخت دشمن اشتباه نکند. دشمن، استکبار جهانی است. دشمن، آمریکاست و دشمن، صهیونیست‎ها هستند» (بیانات:۱۸/۰۶/۱۳۹۴).

مقام معظم رهبری می‎فرماید: «بعضی اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات- که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند، چرا؟ دین به کنار، انقلابی‎گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور چه می‎شود؟ عقل چه می‎شود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‎دهد که انسان قدرتی مثل قدرت امریکا را به عنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟ ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد. نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره بر گردد. نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند» (بیانات:۱۸/۰۶/ ۱۳۹۴).

ضعف ها و کاستی ها

«امروز نمی‎شود به همان روش‎های قدیمی خودمان اکتفا کنیم؛ البته که جوان نمی‎آید. جوان را باید بشناسید؛ فکر او را باید بشناسید؛ آن¬چه را که به او هجوم آورده، باید بشناسید. تا میکروب و بیماری را نشناسید که علاج نمی‎توان کرد. این¬ها همه ملایی می‎خواهد. درس خواندن، مطالعه کردن و کار کردن، که همة این¬ها زیر عنوان مهارت‎های دینی خلاصه می‎شود» (بیانات: ۱۷/۰۸/۱۳۸۵).
«باید از آنچه در اختیار داریم، حداکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومی‎مان، چنان که باید و شاید، استفاده نمی‎کنیم. این ضعف‎های ماست؛ این ضعف‎ها را بایستی کم کنیم. باید روز به روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کرد و این ممکن است» (بیانات: ۲۷ /۱۱ /۱۳۷۹).
در کشور ما موارد دیگری را هم مشاهده می‎کنیم که هیچ عامل خارجی ظاهراً در آن دخیل نیست بلکه ناشی از کمبودهایی است که در جامعه مشاهده می‏‏‎شود. حال این کمبودها یا واقعی است و ناشی از عدم توجه ارگان¬های فرهنگی مسئول است و یا کمبود ظاهری است؛ یعنی ما به علّت بی¬اطلاعی از فرهنگ اصیل ملّی و اسلامی خودمان، این تصور را داریم که فرهنگ ما خلاء دارد و باید عنصر فرهنگی خارجی در آن زمینه جایگزین و پذیرفته شود (سبحانی فر و نوروزی، ۱۳۹۱).

نقاط آسیب پذیر فرهنگی

۱- فاصله گرفتن نسل نو از فرهنگ دینی، انقلابی و ملی ۲- ضعف مدیریتی در اداره امور فرهنگی و رسانه‎ای در نمایش زیبایی‎ها و اصالت‎های فرهنگ بومی ۳- نارسایی در به¬کارگیری فناوری بومی اطلاعات ۴- ضعف کنترلی بر واردات نامطلوب فرهنگی ۵-ناهم‎سازی الگوها و روش‎های تربیتی نهادهای مختلف مانند خانواده، مدرسه و دانشگاه (ابراهیمی، ۱۳۹۴، ص۴۳). ۶- ضعف در معرفی یا ارائه الگوهای مناسب عملی به نسل جوان ۷- رفاه زدگی، اشرافیت، افزون طلبی و کم¬رنگ شدن ارزش‎های مذهبی در خانواد، اجتماع و نخبگان ۸- رواج مد گرایی، ابتذال و الگوهای زندگی غربی و مصرف گرایی مفرط فرهنگی ۹- نفوذ عناصر بیگانه در مجامع فرهنگی ۱۰- سیاست زدگی عرصه فرهنگ ۱۱- اشباع بازار فرهنگی جامعه از کالاهای جذاب فرهنگی غیرخودی ۱۲- تمایز در برداشت‎ها، رویکردها، قرائت‎ها و گفتمان‎های فرهنگی در سطح نخبگان رسمی نظام ۱۳- ناکارآمد بودن صنعت فرهنگی کشور و انطباق نداشتن کالاهای فرهنگی تولید شده با نیازهای نسل جوان ۱۴- تهدیدهای فرهنگی جهانی شدن ۱۵- فرهنگ قانون¬گریزی (شریعتی و رازانی،۱۳۹۰، صص۱۷۶و۱۷۷).

فرهنگ فرهنگ

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» مفهوم شناسی فرهنگی استقلال فرهنگی

مطالعه بیشتر »
تهاجم فرهنگی

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگی تهاجم

مطالعه بیشتر »
فرهنگ زندگی و تمدن اسلامی

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بمان ایران من دکتر محمدرضا حاتمی عضو هیئت علمی دانشگاه «اهل فرهنگم، آب و خاکم ایران» فرهنگ زندگی و تمدن اسلامی

مطالعه بیشتر »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *